پریشب یاد گرفتم عق زدن به انگلیسی چی میشه:
To dry-heave
گلاب به روتون البته.
گفتم شاید به درد کسی خورد، اینجا بنویسمش.
پریشب یاد گرفتم عق زدن به انگلیسی چی میشه:
To dry-heave
گلاب به روتون البته.
گفتم شاید به درد کسی خورد، اینجا بنویسمش.
ساعت دقیقاً ۵ صبحه و تا الان خوابم نبرده. مشکلی هم با این قضیه ندارم. داشتم فکر میکردم کاش آشپزخونهها مثل قدیمها در داشت و میشد راحت رفت داخل و در رو بست و یه قهوهای درست کرد. ولی الان اگر دستگاه قهوهساز رو کار بندازم، با این قژقژش و آشپزخونه اُپنی که همه بوها و صداها رو به بیرون درز میده، نه تنها کل اهالی منزل بلکه کلی اهالی ساختمون هم ممکنه بیدار شن.
خلاصه که درسته آشپزخونه اپن خونه رو بزرگتر میکنه، ولی از اون طرف دیوار و در نداشتن آشپزخونه کلی مضرات دیگه هم داره. من که طرفدار آشپزخونه در دار و مجزا از بقیه منزل هستم.
یه فیلم ایرانی دیدم ازش خوشم اومد. کل داستان رو براتون این زیر میذارم، اگر مشکلی با لو رفتن داستان ندارید، روی «ادامه مطلب» اون زیر کلیک کنید و بخونیدش.
بعضی وقتا کامنتها رو دیر جواب میدم. به گیرندههای خود دست نزنید. دلیلش اینه یا عجله برای نوشتن مطلب جدید داشتم یا میخوام به نظراتتون با فراغ بال و سر فرصت (تقاطع فرصت و وصال شیرازی) جواب بدم :)